هنوز وارد دنیای جدید نشدهایم
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۵۸۹۴
خبرگزاری قرآن در گفتوگوهای متعدد با اندیشمندان و دغدغهمندان حوزه علم و دانش در قالب پرونده «تولید علم» به بررسی ابعاد وضعیت تولید علم در ایران و عوامل و نتایج آن پرداخته است.ایکنا این بار با علیرضا قائمینیا، استاد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در اینباره همصحبت شده تا نظرات او درباره تولید علم را جویا شود پیشتر بخش اول این گفتوگو با عنوان غربی بودن ملاک تخطئه تفکر نیست منتشر شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*به نظر میرسد انگیزه برخی برای ضدیت با علم جدید نوعی خودشیفتگی و خودبسندگی باشد. ادعایشان این است که ما در سنتمان همه چیز داریم و خودمان باید این مسیر را طی کنیم و علوم انسانی را بر اساس سنت بازتولید کنیم و به همین جهت با علم جدید سر ناسازگاری دارند. میخواستم بپرسم از نظر شما این دیدگاه صحیح است یا خیر و آیا سنت ما این ظرفیت را دارد؟
من نوشتهای دارم که قرار است منتشر شود ولی متاسفانه به دلیل برخی مشکلات هنوز منتشر نشده است. در آنجا دیدگاه خودم را راجع به این بحث مفصلا گفتهام. از یک طرف من خودم قائل هستم که علم دینی داریم و میتوانیم داشته باشیم، اما این حرف را نمیپذیرم هر چیزی در علم جدید آمده در سنت ما وجود دارد. اینها حرف است!
دستاوردهای علوم جدید کم نیستند، در ژنتیک، در علوم شناختی، در فیزیک این همه دستاورد وجود دارد. اینها کجا در سنت ما وجود دارد؟ در علوم انسانی هم همینطور است. در کشور ما یک گوشه ناچیز علوم انسانی جدید وارد شده و ترجمه شده است و بحثهای جدیتر علوم انسانی هنوز وارد کشور ما نشده است. اینها کجا در سنت ما وجود دارد؟
سنت دینی ما میتواند الهامبخش باشد و نکات جدید در اختیار ما قرار بدهد. در عین حال نباید از علم جدید غافل شد و نمیشود علوم جدید را به سنت تقلیل داد. سنت جایگاه خودش را دارد و باید از آن استفاده کرد ولی نمیپذیرم همه چیز در سنت ما وجود دارد. بله، یک انسان معصوم میتواند از قرآن و سنت همه چیز به دست بیاورد ولی ما معصوم نیستیم. ما انسانهای گنهکار از لحاظ معرفتی هم مشکل داریم و نمیتوانیم از کتاب و سنت همه علوم را به دست بیاوریم. بر فرض هم به دست بیاوریم کارایی ندارد و هیچ دردی از ما را دوا نخواهد کرد، چون عالم تغیر پیدا کرده و مسائل جدید ایجاد شده است که برای خودش راه حلهای جدید میطلبد.
*در سالهای اخیر دو اصطلاح در فضای کشور رایج شده یکی بومیسازی علوم انسانی و یکی اسلامیسازی که در پاسخ به پرسش قبل به آن اشاره کردید. میخواستم بپرسم دیدگاه شما راجع به این دو اصطلاح چیست و آیا الآن وقت بومیسازی و اسلامیسازی علوم انسانی هست یا باید فرایندی طی شود تا به این سمت برویم؟
من بومیسازی را در بخشی میپذیرم و میشود مباحثی که آنها دارند به زبان سنت ما ترجمه شود، ولی خیلی از مباحث این قابلیت را ندارند و بدون سابقه هستند. به همین جهت بومیسازی به این معنا که شما علم جدید را به زبان سنت ترجمه کنید همیشه امکانپذیر نیست. گویا خود پیشفرض بومیسازی این است هر چه در علم جدید میآید قابل برگرداندن به چیزی است که در تراث ما وجود دارد. من این را نمیپذیرم. بله، در بخشی میشود این را انجام داد، ولی در مورد همه علم جدید نمیشود این کار را انجام داد. مشکل اساسی کسانی که این حوزه را بنیاد کردند این است که با تفکر جدید آشنایی جدی ندارند. معنا ندارد چیزی را که نمیشناسید اسلامیسازی کنید. کدام یک از این آقایان در علوم انسانی جدید تخصص دارند، کار کردند، حرفهای غربیها را فهمیدند تا بخواهند آن را نقد کنند و اسلامیسازی کنند. با این کارها علم درست نمیشود! علم را باید جامعه علمی دنیا بپذیرد. اگر شما یک نظریه اسلامی خوب درباره جامعه داشته باشید مورد توجه قرار میگیرد. اینطور نیست که آنها با همه چیز برخورد سکولار داشته باشند. اگر علم، علم باشد آنها دنبالش میآیند.
من میگویم ما هنوز به مقدار کافی با تفکر جدید آشنا نیستیم، لذا اسلامیسازی یک پروژه ناتمام است. نمیگویم غلط است ولی ناتمام است. واقعا آثاری که در این رابطه نوشته شده است تاسفبار است و نشان میدهد نویسندگان این آثار در جریان فضای فکری دانشمندان غربی نیستند. هنوز مراکز علمی ما با روشهای علمی جدید آشنا نیستند، با روشهای تحقیق درست آشنا نیستند. اینها معضلات جامعه علمی ماست، باید اینها حل شود. اگر حل شود اسلامیسازی به تدریج صورت میگیرد و دیگر این کارها لازم نیست.
مشکل این است ما هنوز به دنیای تفکر جدید وارد نشدیم، فقط یک گوشههایی از آن را میبینیم و بر همان اساس شروع به نقد و جایگزینسازی میکنیم. باید به تفکر غربی احاطه پیدا کرد. مسئله زبان خیلی مهم است. یک اتفاق خوبی که بعد از انقلاب افتاد این بود درصد کسانی که با زبان تخصصی آشنا هستند خیلی زیاد شد، قبل از انقلاب اینطوری نبود. در حوزه و دانشگاه بیشتر اساتید نسبتا با زبان تخصصی آشنا هستند. این نکته خوبی است. باید به تفکر غربی بیش از این بها داده شود.
* در بخش پایانی گفتوگو میخواستم به خود نهاد حوزه و دانشگاه بپردازیم. در چند دهه گذشته کمتر حرف جدیدی از اساتید حوزه و دانشگاه میشنویم و اساتید ما نمیتوانند جوایز معتبر حوزه علوم انسانی را به خود اختصاص دهند و نوعی تکرار مکررات در مقالات و کتابها دیده میشود. میخواستم در این بخش به ایراداتی که در حوزه و دانشگاه وجود دارد اشاره کنید.
من به نکاتی اشاره کردم که در این زمینه تاثیر گذاشته است. باز عرض میکنم برخورد سیاستزده با علم مشکل جدی است. متاسفانه در مراکزی که جایزه میدهند و تجلیل میکنند هم این سیاستها وجود دارد و دنبال این نیستند ببینند چه کسی حرف عمیق زده است. البته نمیگویم کلا اینگونه است ولی کمتر به موردی برمیخوریم با نگاه علمی دنبال قضیه رفته باشند. مراکز علمی ما باید چند چیز را دنبال کنند تا فضای جدید شکل بگیرد و بتوانند نوآوریهایی داشته باشند. اول اینکه آشنایی با روشهای جدید در حوزه هر تخصصی جدی گرفته شود. علم جدید معلول و مولود روشهای جدید است. افراد باید با روشهای جدید در حوزههای مختلف آشنا شوند، این یک نکته.
نکته دیگر بها دادن به مطالعات استراتژیک است. مثلا باید راجع به آینده دانشگاه در ایران مطالعات صورت بگیرد، راجع به علوم انسانی، راجع به جامعهشناسی در ایران آیندهپژوهی صورت بگیرد. این مسئله بر همه حوزهها سایه میافکند. متاسفانه ما این آیندهپژهی را نداریم.
مسئله بعدی مطالعات فرهنگی است. مطالعات فرهنگی ناظر به حوزه علم میتواند به مراکز سیاستگذار کمک کند، ببینند چه کار کنند تا مباحث علمی رونق یابد. باید با برخی علوم که علوم راهبردی هستند مثل علوم شناختی جدیتر برخورد شود. اینها دستاوردهای تفکر جدید است و غربیها با اینها کارهای گسترده و عمیق انجام میدهند. باید مطالعات استراتژیک را جدی بگیریم و به فکر تعمیق و گسترش دادن این مباحث باشیم.
اگر روشهای جدید در دانشگاهها جدیگرفته شود قطعا به زودی تحقیقات بسیار قویتری خواهیم داشت. این توصیهای است که به نظرم باید صورت بگیرد. ما چهل سال تجربه کردیم و میبینیم که با این سیاست به اینجا رسیدیم، پس باید مراکز سیاستگذار نگاه خودشان را تغییر دهند. چرا ایران باید در این نقطه از جغرافیای علمی محصور مانده باشد؟ چرا نباید بیش از این پیشرفت کند؟ باید همایشها و نشستهای زیادی راجع به این مسئله برگزار شود. کسی که جهل مرکب دارد هیچ وقت پیشرفت نمیکند. ما باید از این جهل مرکب بیدار شویم، چون ما نمیدانیم و نمیدانیم که نمیدانیم.
*اگر به عنوان سخن پایانی باید به نکتهای اشاره کنید بفرمایید.
شاید گسترش بیرویه دانشگاهها در کشور ما خودش یکی از عوامل این وضعیت بوده باشد. ایجاد دانشگاه در این حد لازم نبوده و باید محدودتر شود. نیاز نیست همه تحصیلات عالی داشته باشند. باید این تحصیلات عالی خاص کسانی باشد که شیفته علم هستند. این موضوع نیاز به فرهنگسازی دارد. الآن در کشور ما برای یک نفر افتخار است تحصیلات عالی داشته باشد. باید یک مقدار سیاستگذاری در این زمینه صورت بگیرد. ما در این حد به تحصیلات عالی نیاز نداریم. این همه تحصیلات عالی نشانه بیسوادی در کشور است، نه اینکه به معنای باسواد بودن یک ملت باشد. صرف اینک کسی دانشگاه برود و مدرک بگیرد نشانه باسواد بودن نیست. باید مراکز عالی به کسانی اختصاص پیدا کند که میخواهند علم را جلو ببرند و خودشان را وقف علم کند.
6565
کد خبر 1679537منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سنت ما وجود حوزه و دانشگاه تحصیلات عالی روش های جدید علوم انسانی اسلامی سازی صورت بگیرد تفکر جدید بومی سازی علم جدید گفت وگو کشور ما همه چیز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۵۸۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شخصیتهای ماندگار در دنیای انیمیشنهای نوستالژیک
دهههای 60 و 70 و اوایل دهه 80، دوران طلایی انیمیشن در ایران بود. در آن دوران، تلویزیون ایران انیمیشنهای جذاب و متنوعی را از سراسر جهان پخش میکرد که مورد استقبال طیف گستردهای از مخاطبان قرار میگرفت.
برای مشاهده انیمیشنهای مورد علاقه خود، به تماشاآنلاین سربزنید.
حنا: دختری شجاع در مزرعهدر اعماق جنگلی انبوه، دختری به نام حنا به همراه سگ وفادارش، راستی، زندگی میکرد. حنا با روحی کنجکاو و قلبی شجاع، همواره به دنبال ماجراجویی و کشف ناشناختهها بود.
هر روز، حنا و راستی راهی سفری جدید در دل جنگل میشدند. آنها با موجودات شگفتانگیز و مکانهای مرموز روبرو میشدند و با چالشهای مختلفی دست و پنجه نرم میکردند. اما حنا هرگز تسلیم نمیشد.
با هوش و ذکاوت خود، راهی برای حل هر مشکلی پیدا میکرد و به ما میآموخت که از دنیای اطرافمان نترسیم و با شجاعت به دنبال کشف ناشناختهها باشیم.
حنا دختری الهامبخش بود که به ما یاد میداد با شجاعت، کنجکاوی و ذکاوت میتوان بر هر چالشی غلبه کرد و به رویاهایمان دست یافت.
ملوان زبل و اسفناج معروفشملوان زبل با بازوهای عضلانی و قوطی اسفناج جادوییاش، یکی از محبوبترین شخصیتهای کارتونی نسلهای مختلف بود.
پوپای نمادی از قدرت و شجاعت بود و به ما میآموزد که با تلاش و پشتکار میتوان بر هر مشکلی غلبه کرد. او به ما یاد میدهد که هیچگاه نباید تسلیم شویم و همیشه برای رسیدن به اهدافمان تلاش کنیم.
تام و جری: نبردی بیپایان، رفاقتی ماندگارتام و جری، گربهای شیطون و موشی زیرک، بدون شک یکی از مشهورترین و محبوبترین زوجهای انیمیشن در تاریخ هستند. تعقیب و گریزهای خندهدار و هیجانانگیز این دو شخصیت، نسلهای مختلف را به خود مجذوب کرده است.
اما در پس این نبردهای بیپایان، رفاقتی عمیق و ماندگار نهفته است. تام و جری، فارغ از تفاوتهای ظاهری و شخصیتی، در مواقعی که نیاز به یکدیگر دارند، از یکدیگر حمایت میکنند و درسهای ارزشمندی از دوستی و رفاقت را به ما میآموزند.
میکی موس: سفیر لبخند و شادیمیکی موس، موش نمادین شرکت دیزنی، با گذر بیش از 90 سال از خلقش، همچنان به عنوان یکی از محبوبترین شخصیتهای کارتونی در جهان شناخته میشود. لبخند همیشگی و شخصیت خوشبرخورد او، میکی را به سفیر شادی و خوشبختی در دنیای انیمیشن تبدیل کرده است.
حضور میکی در هر داستانی، شور و نشاط و سرگرمی به همراه میآورد. او به ما یاد میدهد که زندگی را با تمام فراز و نشیبهایش دوست داشته باشیم و از هر لحظه آن لذت ببریم.
دورایمون: گربهای جادویی، دوستی بینظیردورایمون، گربهای رباتی از آینده، با جیبهای جادویی و ابزارهای شگفتانگیزش، به یکی از محبوبترین شخصیتهای کارتونی در آسیا تبدیل شده است. این ربات دوستداشتنی، با سفر در زمان به دنیای انسانها، به دوست و همبازی پسری به نام نوبیتا تبدیل میشود و در کنار او با چالشهای مختلف زندگی روبرو میشود.
دورمان با هوش و ذکاوت خود، نوبیتا را در حل مشکلات یاری میکند و به او درسهای ارزشمندی از زندگی میآموزد. او به ما یاد میدهد که همیشه به دیگران کمک کنیم، در سختیها در کنار آنها باشیم و از قدرت دوستی برای غلبه بر مشکلات استفاده کنیم
سندباد: سفری شگفتانگیز در دل ناشناختههاسندباد، دریانوردی شجاع و ماجراجو، به همراه دوستان وفادارش، راهی سفری پرمخاطره در اعماق دریاها میشود. در این سفر، با موجودات عجیب و غریب، گنجهای پنهان و خطرات غیرقابل تصور روبرو میشود.سندباد با شجاعت و جسارت بینظیر خود، بر تمام چالشها غلبه میکند و به ما میآموزد که از ناشناختهها نترسیم و به دنبال کشف دنیای اطرافمان باشیم.
شاهزاده روم: حماسهای عاشقانه در دل تاریخشاهزاده روم، روایتگر داستانی عاشقانه و غمانگیز از عشق دو جوان به نامهای رومئو و ژولیت است. این انیمیشن با به تصویر کشیدن فراز و نشیبهای عشق این دو شخصیت و موانعی که بر سر راهشان قرار میگیرد، مخاطبان را مجذوب خود میکند.عشق رومئو و ژولیت، عشقی ممنوعه است که از دو خانواده متخاصم نشأت میگیرد. این عشق، با وجود تمام چالشها و سختیها، قوی و پایدار باقی میماند و در نهایت به فاجعهای دردناک منجر میشود.
شاهزاده روم به ما میآموزد که عشق میتواند قدرتی بینظیر و غیرقابل کنترل داشته باشد. این انیمیشن نشان میدهد که عشق، حتی در تاریکترین شرایط نیز میتواند روشنایی و امید به ارمغان بیاورد.
آرزوی فوتبالیست شدن و انیمیشن فوتبالیستفوتبالیست ها، داستان گروهی از پسران را روایت میکرد که به دنبال رسیدن به آرزوی خود برای تبدیل شدن به یک فوتبالیست حرفهای بودند. داستان با صحنههای هیجانانگیز فوتبال و شخصیتهای دوستداشتنی، به یکی از محبوبترین انیمیشنهای ورزشی در ایران تبدیل شد. در این انیمیشن اهمیت تلاش و پشتکار برای دستیابی به هر چیزی که در زندگی میخواهیم سخن میگوید.
پت و متپت و مت، دو برادر بامزه و دست و پا چلفتی، شخصیتهای محبوب انیمیشنهای ایرانی هستند. ماجراجوییهای خندهدار و گاه خطرناک این دو برادر، نسلی از مخاطبان ایرانی را سرگرم کرده است.
در هر قسمت از این انیمیشن که در تماشاآنلاین میتوانید، پت و مت با ایدههای عجیب و غریب خود برای انجام کارهای ساده، دست به کار میشوند، ببینید. اما بیدقتی و دست و پا چلفتی آنها، همیشه دردسرهای بزرگی را به وجود میآورد. با وجود تمام این اتفاقات، پت و مت هرگز تسلیم نمیشوند و با تلاش و پشتکار، سعی میکنند مشکلات را حل کنند.انیمیشنهای پت و مت به ما میآموزند که:با تلاش و پشتکار میتوان بر مشکلات غلبه کرد. از اشتباهات خود درس بگیریم و دوباره تلاش کنیم.خلاق باشیم و از ایدههای جدید نترسیم.به دیگران کمک کنیم و در سختیها در کنار آنها باشیم.
با وجود تمام سختیها، شاد و امیدوار باشیم.شخصیتهای پت و مت با طنز ظریف و شوخیهای بامزه خود، به راحتی میتوانند مخاطبان را در هر سنی جذب کنند. این انیمیشنها نه تنها سرگرمکننده هستند، بلکه درسهای آموزندهای را نیز به مخاطبان خود ارائه میدهند.
این انیمیشنها نه تنها لحظات شاد و سرگرمکنندهای را برای کودکان رقم میزدند، بلکه در بسیاری از موارد، آموزههای اخلاقی و مفاهیم ارزشمندی را نیز به آنها منتقل میکردند.